در چند قدمی او p²
خیلی ممنون از حمایت هاتون برای پارت قبل ... امیدوارم حمایت های این پارت هم مثل قبلی ( یا حتی بیشتر ) باشه ..
بدو بریم ادامه ...
پارت ۲ :
" دو روز بعد "
از زبان زویی :
داشتم به کارام رسیدگی میکردم که لرزش گوشیم رو حس کردم آجوشی بود ...
+ بله ، آجوشی ؟
-کسی که میخواستی رو پیدا کردم
+ خیلی ازتون ممنونم
- اسمش جین هان سوک هست . تک فرزنده و خانواده ی خاصی نداره . یک کارآگاه تازه کاره و با چیز هایی که ازش شنیدم ؛ قابل اعتماده
+ ولی من باید ببینمش تا حضوری اطلاعات پرونده رو بهش بگم ...
- نگران اون نباش ... فردا شب ساعت ۹ اون جاست
+ چطوری میتونم لطفتون رو جبران کنم ؟
- اگر کمکی خواستی دریغ نکن
" روز بعد ساعت ۳۰ : ۱۹ "
طبق گفته ی آقای کیم اون پسره ۱.۵ ساعت دیگه میرسه پس باید کم کم برم دنبالش ...
" فرودگاه "
در حال نگاه کردن آدماهایی که از گیت سئول به نیویورک بیرون می اومدن ؛ بودم که دست کسی روی شونه ام نشست ...
- خانم لی ؟
+ درسته ... و اگر شما من رو میشناسین یعنی ...
- بله ، جین هان سوک هستم و از آشنایی باهاتون خوشحالم
( و دستش رو جلو اورد )
+ منم همین طور ( و دستش رو فشردم ) حتما سفر طولانیتون باعث خستگیتون شده پس لطفا برید استراحت کنید و فردا به آدرسی که براتون میفرستم بیاین تا همکاریمون رو به طور رسمی شروع کنیم ...
" فردا صبح ، کافه "
+ خوش اومدین ...
- دیر رسیدم ؟
+ نه من هم همین الان رسیدم
پیشخدمت : چی سفارش میدین ؟
+ من امریکانو میخوام
- و من هم ... آیس کافی لطفا
پیشخدمت : چیز دیگه ای هم میخواین ؟
- نه ممنون
+ خوب انگلیسی حرف میزنین
- چون میدونستم یک روزی گذرم به اینور ها میفته حسابی تمرین کردم ( با لبخند )
+ خب بگذریم ... آجوشی چقدر بهتون درباره شغل من و کاری که باید بکنین بهتون گفته ؟
- من میدونم که شغل شما چیه و داستان از چه قراره
+ چرا اینقدر رمزی حرف میزنین ؟ مگه به غیر از من و شما کس دیگه ای اینجا کره ای بلده ؟
- من همیشه همه ی احتمالات حتی با درصد کم رو هم در نظر میگیرم ...
+ درسته ...دیگه چی ؟
- میدونم که باید براتون اطلاعات جمع کنم
+ فقط اگر بخوای پشت تلفن یا با پیامک بهم اطلاعات رو بدی خیلی ریسک بالایی داره ... برای همین هر چند هفته یک بار میای اینجا و اطلاعات رو حضوری بهم میدی ؛ نگران هم نباش تمام هزینه هات در آمریکا و هزینه ی رفت و آمدت به عهده سازمان ماست ...مشکلی که نداری ؟
- نه .... فقط میشه یک سوال نسبتا شخصی ازتون بپرسم ؟
+ بپرسین ولی قول نمیدم جواب بدم
- چرا خودتون شخصا نمیاین کره تا به همه چیز رسیدگی کنین ؟ چون تا جایی که من از آقای کیم شنیدم ؛ شما کره ای / آمریکایی هستین و توی کره به دنیا اومدین ؛ درسته ؟
اصلا انتظار چنین سوالی رو نداشتم ... همه اتفاقات گذشته توی ذهنم مرور شد و ... ( با تکون دادم سرم افکارم رو از سرم بیرون کردم )
+ درسته ولی یک اتفاقی اونجا برام افتاد که فکر نکنم حالا حالا بخوام برگردم ...
- ببخشید نباید فضولی میکردم ...
+ مشکلی نیست ... راستی کی بر میگردین ؟
- فردا شب
+ به عنوان اولین مامورتت ازتون میخوام تا ربط بین شرکت EL که در نیوروک شعبه داره و شعبه ی دیگه ای که در سئول وجود داره و پیدا کنین ... همین طور درباره ی مقدار سود و ضرر سرمایه گذار های شرکت ها هم اطلاعات به دست بیارین و دفعه ی بعدی که همدیگه رو می بینیم میشه ... ۱۱ .۹. ۲۰۲۴ ... مشکلی ندارین ؟
- نه ولی اگر خبر مهمی بود چطوری بهتون بگم ؟
+ با کد مورس ... از آقای کیم کمک بخواه و با کد مورس اطلاعات رو برام بفرست
" همان شب "
توی راه برگشت به خونه بودم که حس کردم صدای گوشیم رو شنیدم ؛ پیامک اومده بود :
" پات رو از گلیمت دراز تر نکن ؛ لی زویی "
- خب این هم از این پارت ... امیدوارم که خوب بوده باشه ...به نظرتون چه اتفاقی قراره بیفته ؟ خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم و حمایت فراموش نشه 🥰